توضیح کلی
این کتاب اثری است از ابی هنلن که توسط نلی محجوب به فارسی روان ترجمه شده است. این کتاب را نشر پرتقال منتشر کرده و در اختیار نوجوانان علاقهمند به مطالعه قرار داده است.
«وقتی از روی خانم گابل گراکر پریدم که بروم صبحانه بخورم، یک هو ترسیدم. صد سال خیلی زیاد است، ولی اگر این صد سال زود تمام شد چه؟ برای احتیاط، تصمیم گرفتم لباس مدل گاوی ام را بپوشم تا وقتی خانم گابل گراکر بیدار شد، مرا نشناسد. لوک می پرسد: «گرمت نیست؟» «نه ... آره، اما نمیخوام خانم گابل گراکر پیدام کنه.» ویولت فریاد می زند: «بسه ! دیگه نمی خوام چیزی درباره ی خانم گابل گراکر بگی.» تا وقتی خانم گابل گراکر بی هوش است، من به اندازه ی کافی وقت دارم تا با لوک و ویولت باشم. سعی می کنم کاری کنم که لوک و ویولت را بخندانم.»
توضیحات بیشتر